روزهای اول مادری
دوسه روزه دل درد و گاهی سردرد و سرگیجه و گاهی البته خیلی کم هم تهوع دارم ... میگن این علائم عادیه و خداروشکر می کنم...
بابا یاسر هر لحظه کنارمه و خیلی کمکم می کنه حتی تو کارای خونه و جمعه ها تقریبا میشه گفت من کار خاصی جز غذا انجام نمیدم و حتی جمع و جود و پهن کردن لباسای لباسشویی و جاروی خونه رو هم اون انجام میده خدایا ازت میخوام بهترین ها رو نصیب یاسر خوبم کنی....
هر شب مثل گذشته میوه خوردن دوتایی و مث شب های پائیز سال گذشته کاسه انارمون به راهه مخصوصا الان هم بیشتر بخاطر وجود تو نی نی نازنین ما...
مامانم و خواهرم در جریانن و هی حالمو از راه دور می پرسن و نگران من هستن خدا خیرشون بده...
اداره هم آرومه هر روز مراسم صبحگاه و قرائت دو صفحه قرآن و تفسیر و ظهرها هم که نماز جماعت...
هوا خیلی سر شده امسال سرما خیلی زود اومده کل کشور کلی بارندگی بوده شهر مامانی هم که میگن بی سابقه بارش داشته و سیلاب.. خدارو هزار بار شکر .
دلبندم خدا رو خیلی شکر می کنم که این روزهای تو در این حال و هوا و در جوار امام رضا(ع) که همه زندگیم رو مدیونشم، می گذره بیمه امام رضات کردم...
یا امام رضا ترو به حق جوادت نگهدار همه نی نی ها باش و از خدا بخواه همه زن ها این موهبت نصیبشون بشه... الهی آمـــــــــــــــــــــــین.