دردانه عزیز مادردانه عزیز ما، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره
یکی شدن ما یکی شدن ما ، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره

دردانه زندگی ما

دختر 13 روزه ما

سلام تسنیم من چشمه بهشتی من  الهی فدای اون چشمای نازت بشم من دخترم امروز یکم مردادماه یاعت چهار صبح بیدارشدی که شیر بخوری متوجه شدیم ناف قشنگت افناده مونس جونم خیلی خیلی خوشحال شدیم کلی برات ذوووق کردیم آخه خیلی اذیت می شدی مپقع تعویض لباس... خدارو هزارهزاربار شکرررر سر ظهری مامان بزرگ جونی شمارو برای اولین بار حموم کرد اصلا هم گریه نکردی هزارماشالله الهی قربونت بشم من 😘😍باشه  دخترم هنوزم با گذشت این دوازده روز همنفسی باتو گاهی فکرمیکنم نکنه خواب باشه یا رویا.... الهی هزاربارشکر. هنوزم من درد دارم و کامل خوب نشدم اما همش فدای یه تار موی تو مادر...  نمیدونی چه شوری به زندگی من و بابایاسر دادی شبها بابایی کلی بغلت میکنه و ...
2 مرداد 1395

تسنیم جان

سلام تسنیم زندگی من.. آره دخترنازم بخاژر شرایط سخت زایمان و شرایط خودت بعد از بدنیا اومدن نذر کردیم اگر مرخص بشی و بریم خونه اسم قرآنی برات بزاریم... باعنایت ویژه خدای بزرگ و ائمه اطهار(ع) شما مرخص شدین و ماهم اسمتون رو «تسنیم» یعنی«چشمه بهشتی و شراب ناب بهشت » به تأسی از آیه« وَ مِزاجُهُ مِنٰ تَسٰنیٖم ...» گذاشتیم . الهی که بحق صاحب قرآن همیشه سالم و سلامت باشی و حافظ قرآن... دخترم این چند روز ثانیه به ثانیه اش بذای ما بسختی گذشت و نگاه رحمت خدا رو هر لحظه اش حس کردیم جزییاتش رو تو همون دفتر قدیمی خاطرات خودم مینویسم ونمیخام توی این فضای قشنگ خاطرات تو بمونه... این چند روز هم مث همیشه خاله سمیه جونی خی...
26 تير 1395

یک ساعت و نیم طلایی

سلام نیکای مهربونم الهی که دورت بگردم دخترم امروز ساعت سه و چهل دقیقه اومدن بهم گفتن بیام پیشت و شیرت بدم نمیدونی چقدررررر خوشحال شدم از ساعت چهار دقیقا سینم رو گذاشتم تو دهن نازت و خیلی سریع شروع به مکیدن کردی واااای نمیدونی چ حس قشنگی بود در پوست خودم نمیگنجیدم! انگشت اشاره منو با انگشتهای نازت گرفته بودی و یه چشمی نگام میکردی و خودتو بهم میچسبوندی..‌ الهی بحق فاطمه زهرا این لحظات نصیب همه زنهای دنیا بشه و کسی حسرت نخوره... وقتی شیرمیخوردی هیچ دردی رو حس نمیکردم... یکساعت تمام از سینه چپم خوردی بعد سینه راستم رو گذاشتم حدود بیست دقیقه که خانم پرستار گفت کافیه نباید زیاد شیر بخوری منم آروم گذاشتم توی قاب شیشه ای اما شروع کردی به گری...
22 تير 1395

تولدت مبارک فرشته قشنگ ما

سلام بهترین هدیه خدا الهی فدای اون چشات بشم که تا بدنیا اومدی عین وروجک همه جارو ورانداز میکردی چقد شیرین بود لحظه دیدنت خسنگی و درد ۲۵ ساعته ای که بستری بودم رو یکجا ازدلم کند...ساعت ۱۱:۳۱ یکشنبه شب ۲۰ تیر ۹۵... تاریخی که ماندگارترین کتیبه وجودم شده خیلی سخت بدنیا اومدی اما خیلی راحت دردام رو از یادم بردی همون ثانیه بعددنیا اومدنت دکتر گذاستت رو سینم و نفس نفس زدنت بحدی ارومم کرد که با هیچی قابل وصف نبود.. خوشحالم که این زایمان رو انتخاب کردم و در حین درد ورزشکردم و بیمارستان خیلی خوبی هم شمابدنیا اومدی پرسنل عالی و مهربون با کلی امکانات و تجعیزات که موسیقی درمانی و رایحه درمانی هم برامون انجام می شد و یه یخچال بزرگ وسط سالن زایشگاه پر از...
22 تير 1395

گل یاسمون اومد خدا رو شکر

ساعت 11 و نیم شب بیستم تیرماه 1395 گل یاس ما پاهای کوچولوشو گذاشت تو این دنیا   خوش امدی به دنیا عزیزدلممم    زایمان طبیعی بود و دیرتر از وقت معین واسه همین وقتی دنیا اومدی گفتن باید چند روزی بیماستان بمونی    دکتر گفت باید 4-5 روزی همین جا باشی تا حالت خوب خوب بشه، از خدا میخوام همه ی مریض ها رو شفا بده دختر گل ما رو هم زود زود زود به بغلمون برگردونه ... الهی فدات بشم من که اینقدر عزیزی اینم عکست از چندروز بعد از زمینی شدنت گل من  خاله نوشت: برای نیکا و مامانش دعا کنید تا زودتر حالشون خوب بشه ...
21 تير 1395

لحظه شماری برای بغل کردن نازگلم

سلام بروی ماهت فرشته آسمونی من😍 الهی که فدات بشم😘 دخترم حال این روزای من اصلا وصف شدنی نیست چون دیگه به لطف خدای مهربون روزهای آخره و انشالله بزودی می بینمت و لمست میکنم😍😍😍 از طرفی هم مامانم اومده پیش مون و خیلی احساس آرامش میکنم چون وجودش برام قوت قلبه و خیلی خیلی هوامون رو داره🙏🙏 هرچی که نیلز بود برامون آورد و کلی خرید هم ازینجا کرد برای شما گل دختری😘😘 بامامان بزرگ جونی رفتیم سونوگرافی و به لطف خدا شماچرخیده بودی و وزنت هم ۲ کیلو و ۹۸۰ گرم شده بود و به قول دکتر همه چیز برای زایمان طبیعی آماده اس انشالله🙏 دکتر و ماما و حتی پزشک سونو همگی گفتن شما همه چیزت آماده اس و هرلحظه ممکنه بدنیا بیای 😍😍 دکتر گفت جای شما تو شکم مامانی حسابی تنگ ش...
3 تير 1395

با تو همه چی قشنگ تره

سلام برگ گل من دخترک نازم😍 الهی که فدات بشم نمیدونی این روزا چ حسی دارم حس نزدیکی به دیدارت.. وای خدای من ☺️😍 چیز زیادی نمونده اما با این وجود این روزها انگار سخت تر از اون هشت ماه میگذره شاید بخاطر انتظار منه برای دیدن فرشته کوچولوم که هدیه خوب خداست😭😘 وارد ماه رمضون شدیم عزیزم بهترین ماه خدا ماهی که خدای بزرگ میزبان بنده هاشه. خوشحالم که حضورت با ماه محرم آغاز شد و زمینی شدنت با ماه پربرکت رمضانه اینها تصادفی نیس مطمئنم عنایت خداست🙏 چون تو ماه محرم و صفر که آغاز شکل گیری وجود نازت بود همه جا بوی عاشورا و حس کربلایی شدن داشت و به حرمت اون ماه ها خیلی چیزا رعایت می شد و منم رعایت میکردم حالام ماه رمضون و نور علی نور... به جرات میتونم بگ...
20 خرداد 1395