شروعی دوباره
عزیزمامشب شب تولددوسالگی توست....
یکسال بیشتره چیزی ننوشتم اتفاقات خیلی زیادی افتاده این مدت... دستم به نوشتنشون نمی رفت اما مینویسم تا یادم بمونه و یادت بمونه که چقدر باهم بودنمون ارزش داره
به امید خدا از امروز شروعی دوباره برای نوشتن از همه روزا ودلبستگی هامونه...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی