دردانه عزیز مادردانه عزیز ما، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره
یکی شدن ما یکی شدن ما ، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

دردانه زندگی ما

لحظه شماری برای حس تو...

سلام دردونه من امروز با سردرد از خواب پاشدم شب هم نتونستم خیلی راحت بخوایم نمی دونم چرا؟ سرکار امروز خیلی شلوغ بود اما از طرفی خوب بود که سرگرم شدم آخه به امید خدا فردا میرم برای سونوی تو که قلب مامانی بهتره که فکرم درگیر باشه و فکر و خیال نکنم تا اومدم سر وبلاگت دیدم سمیه جونیم پیام گذاشته و خیلی خوشحال شدم و انرژی گرفتم انشالله خدا خیرش بده  امروز خواهرم میاد مشهد پیشم منم فردا و پس فردا رو مرخصی گرفتم که هم خونه باشم هم اینکه کارای دکتر رو راحت تر و بدون استرس کار انجام بدم ...دلم برای خواهرم خیلی تنگ شده خیلی وقته ندیدمش خوشحالم که وقت سونو خواهرم پیشمه. راستی دیروز اولین ختم قرآن رو به پایان بردم و امروز دور دوم...
26 آبان 1394

مهمون بازی

دیروز از سرکار خیلی خسته و گشنه رسیدم خونه ساعت حدودای سه و نیم بود یه نیمرو درست کردم و خوردم و از فرط خستگی گرفتم خوابیدم ساعت 5 و ربع بیدار شدم و نماز مغرب و عشا رو خوندم و زنگیدم به بابا یاسر که گفت قراره شام دوست کرمانیش با مادر و خواهر و خانومش شام بیان خونه ما مثلا داشت اطلاع میداد  من جا خودم چون خونه ریخت و پاش بود و شامم فکری نکرده بودم  سریع پریدم آشپزخونه گوشتای خورشتی رو ریختم جی پاز و شروع کردم به دم کردن برنج و سرخ کردن سیب زمینی(برای قیمه).... خلاصه خیلی سریع کارا رو انجام دادم و خونه رو جمع و جور کردم اصلا متوجه گذشت زمان نبودم که یهو درو زدن و بابایاسر و مهموناش اومدن داخل ....سریع چای گذاشتم و ...
25 آبان 1394

بهترین خبر دنیـــــــــــا...

حدود یک سال از زندگی مشترکمون میگذره زندگی پرخاطره ای که توش اتفاقات مختلفی رخ داده مث زندگی همه آدما البته اگر به روز عقدمون رجوع کنیم (18دی 92) این تاریخ بیشتره اما من و همسری 24 مهر 93 زیر یک سقف آشیون کوچیک خودمون رو با عشق و توکل به خدا و عنایت خاصه امام رضا(ع) و درجوار این امام رئوف آغاز کردیم. از همون ابتدا هم من دلم میخواست زودی مادر بشم   اما خب این قضیه حدود یک سالی طول کشید و ماهمش چشم انتظار لطف خدا و عنایت امام رضا بودیم. من تو مشهد غریب بودم و هیچکسو غیر یاسر و البته امام رضا نداشتم ازش میخواستم کمکم کنه تا لیاقت مادر شدن داشته باشم و خدای مهربون این نعمت بزرگشو به ما هم بده... 4 آبان 94 دو روز بعد عاشورا ب...
6 آبان 1394