ورود به ماه سوم
سلام دردونه وجودم الهی فدات بشه مامانی به لطف خدای مهربون و نگاه کریمانه امام رئوف(ع) وارد ماه سوم شدیم خدارو هزار هزار بار شکر می کنم دلبند نازم
پنجشنبه گذشته اربعین بود منم چهارشنبه اش رو مرخصی گرفتم که سه روز کامل خونه باشم و یکم به خودم و خونه برسم؛ اربعین با هم پیاده رفتیم حرم و نماز ظهر رو جماعت تو حرم امام رضا(ع) خوندیم و کلی دعاهای قشنگ کردیم خیلی خوب بود بعدشم پیاده تا خونه آروم برگشتیم چون خیابون های منتهی به حرم خیلی شلوغ بود و حال و هوای خاصی داشت.
یکی دو هفته ای میشه که پوست بدن و صورتم به شدت ملتهب شده و خارش داره و دونه زده خیلی خیلیمامان و برخی اطرافیان گفتن از شدت مواد گرمی که خوردم و باید مطابقش هم سردی می خوردم منم این دو سه روز تعطیلی خودم رو بستم به ماست و خیار و خنکی جات . مصرف گرمی جات رو هم کمتر کردم اما حذف نکردم از طرفی هم راه به راه روغن زیتون به بدن و خصوصا صورتم که خیلی بد شده و پوست پوست شده بود میزدم خدا رو شکر اون شدت و حدتی که داشت خیلی کم شده اما هنوزم التهاب داره خصوصا گوش هام و دستام و پاهام.
دیشب(جمعه) برای نماز مغرب با بابایی مهربون رفتیم حرم بعد نماز جماعت هوا یهو خیلی سرد شد اما مزه میداد ماهم پیاده برگشتیم خونه هوا خنک بود.. یکمم با بابایی تو پاساژ شارستان و آرمیتاژ و اینا چرخی زدیم و شامم مهمون بابا یاسر شدیم.
راستی دیشب خواب دیدم که شما پسری میگن خواب زن چپه ... بهرحال خدای بزرگ میدونه که اصلا برای من فرقی نمیکنه دخمل یا پسر فقط از خدا میخوام سالم و صالح باشی مونس من
امروز دومین ختم قرآن رو هم به سلامتی تو دردونه وجودم تموم می کنم و انشالله به امید امام زمان(عج) از فردا دور سوم رو شروع می کنم الهی که آیه آیه قرآن بزرگ در وجودت رخنه کنه و یاورت باشه
هر لحظه برات دعا می کنم نگاه خدای بزرگ ازت دور نشه و خاندادن اهل بیت(ع) نگهدارت باشن برگ گل من
امام زمان(عج) نگهدارت باشه هسته وجودم